سرامیک ترکیبی از خاک رس، مواد معدنی، پودرها و آب است که در دماهای بالا پخته و به اشکال و طرحهای مختلف در میآید. لعابها ترکیباتی تزئینی و شبیه رنگ هستند که برای پوشاندن سطح سرامیک استفاده میشوند و جلوهای براق و درخشان به آن میبخشند. سرامیک سنتی کرهای با بازتاب زیباییشناسی و اندیشههای مردم این سرزمین، تصویری از جامعه کره را به نمایش میگذارد. ویژگیهای سرامیک تاریخی یا سنتی در کره، چین و ژاپن بر اساس چند عامل تعیین میشود: نوع و ترکیب خاک رس، نوع لعاب، نوع کوره، اتمسفر پخت و اصول زیباییشناختی تاریخی. این تفاوتها را میتوان در نمونههای سفال و سرامیک هر کشور در دورههای مختلف تاریخی مشاهده کرد.

تکنیکهای بهکاررفته در کره، چین و ژاپن
سرامیک کرهای با سادگی و بیان روح فرهنگ کره از سرامیکهای چینی و ژاپنی متمایز میشود. یکی از ویژگیهای مهم آن روش منحصربهفردی به نام اینلِی (Sangam) است که شامل کندهکاری و پر کردن طرحها با خاک رس رنگی دیگر میشود. این تکنیک کنتراستی ظریف از سیاه و سفید بر زمینه خاکستری ایجاد میکند که شبیه نقاشی قلممو به نظر میرسد. طرحهای رایج شامل گل نیلوفر، درنا، ابر و ماهی طلایی بود که تحت تأثیر آیین بودایی، باورهای معنوی مردم کره را نشان میدادند.
در مقابل، سرامیکهای چینی بیشتر بازتابدهنده زندگی تجملی بودند، ابعاد بزرگتری داشتند و درخشانتر بودند. سرامیکهای ژاپنی، بهویژه در دوره ساموراییها، سادهتر بوده و تحت تأثیر مستقیم سفالگری کرهای شکل گرفتند.
از نظر فرم و تزئینات نیز کرهایها با چینیها تفاوت داشتند: ظروف کرهای غالباً شکلی گلابی یا پرهای داشتند و دستههای طنابی پیچیده رایج در چین را نداشتند. سفال کرهای ضخیمتر، طبیعیتر و با رنگهای خاکی بود، در حالی که چینیها ظروفی نازکتر، سبکتر و هندسیتر با رنگهای روشنتر تولید میکردند.
کورههای چینی قابلیت پخت در دمای ۱۲۵۰ تا ۱۳۰۰ درجه سانتیگراد داشتند و همین امکان ساخت ظروف نازک و شکننده بدون ترکخوردگی را فراهم میکرد. هر دو کشور از جوّ کاهشیافته (کماکسیژن) در کوره برای دستیابی به لعابهای شفاف و رنگهای آبی، سبز یا قرمز استفاده میکردند.
سرامیکهای سلادون (Celadon)
سرامیکهای سلادون در دوره گوریو (۹۱۸–۱۳۹۲ میلادی) در کره شکوفا شدند. این ظروف با لعاب سبز خاص خود بهعنوان زیباترین آثار سرامیکی کرهای شناخته میشوند. تکنولوژی سلادون ابتدا در چین پدید آمد، اما کرهایها آن را متناسب با سلیقه و فرهنگ خود تغییر دادند. آنها ظروف را با خاک رس غنی از آهن و لعابی حاوی کوارتز میساختند. فرایند شامل دو مرحله بود: پخت اولیه (بیسکوییت) برای تثبیت بدنه و سپس پخت لعاب در اتمسفر کماکسیژن برای ایجاد رنگ و بافت براق.
تفاوت اصلی با چینیها در نوع کوره بود: چینیها از کورههای سنگی استفاده میکردند، در حالی که کرهایها کورههای گِلی با جریان محدود اکسیژن داشتند. همین امر باعث تفاوت رنگ شد: لعاب سبز زیتونی در چین در برابر لعاب آبیـسبز در کره. تکنیک اینلِی (Sangam) نیز برای تزئین سلادون بهکار میرفت. نقوش گل نیلوفر، پرندگان و ابرها بسیار محبوب بودند و در دورههای بعدی حتی از زیرلعاب فلزی برای ایجاد رنگ قرمز تیره استفاده شد.
سرامیکهای بونچئونگ (Buncheong)
در دوره چوسان (۱۳۱۲–۱۹۱۰ میلادی) نوعی سرامیک جدید به نام بونچئونگ پدید آمد. این ظروف شباهتهایی به سلادون داشتند اما پوشیده از لعاب سفید بودند و بیشتر جنبه کاربردی در خانه داشتند. تکنیک اصلی در اینجا اسگرافیتو (Sgraffito) بود: طرحها ابتدا روی بدنه یا لایهای از لعاب سفید حکاکی میشد و سپس لایه لعاب مجدد اضافه میگردید تا تضاد رنگی ظریفی ایجاد شود. همچنین از مهر برای ایجاد نقوش هندسی، گل، ماهی، پرندگان و نقطهها استفاده میشد.
این سرامیکها نمادی از باورهای نئوکنفوسیوسی در دوره چوسان بودند.

سرامیکهای شُکو-ایماری (Shoko-Imari) در ژاپن
در اوایل قرن هفدهم و پس از حمله ژاپن به کره، تکنیکهای کرهای به ژاپن منتقل شد و باعث شکلگیری سرامیکهای شُکو-ایماری گردید. ژاپنیها کورهای نوین به نام نوبوریگاما (Noborigama) ابداع کردند که دقت بالاتری در پخت داشت.
سه سبک اصلی ایماری عبارت بودند از:
-
کو-کوتانی (Ko-Kotani) با رنگهای درخشان و طرحهای جسورانه (دهه ۱۶۴۰).
-
کاکیئمون (Kakiemon) با رنگهای شفافتر و نقوش نامتقارن (دهه ۱۶۶۰).
-
ایماری (Imari) با رنگهای تیرهتر و تزئینات زراندود (دهه ۱۶۷۰).
ظروف چینی آبی و سفید
بزرگترین نوآوری چینیها در دوره یوان (۱۲۷۱–۱۳۶۸ میلادی) تولید پرسلانهای آبی و سفید بود. آنها با افزودن خاک کائولن به بدنه توانستند ظروفی بسیار محکم و سفید تولید کنند. برای تزئین از اکسید کبالت استفاده میشد که پس از لعابگذاری و پخت در دمای بالا به رنگ آبی شفاف درمیآمد. این ظروف از مهمترین دستاوردهای تاریخ سفالگری چین به شمار میروند.
نتیجهگیری
سرامیکهای کره، چین و ژاپن همواره در تبادل تکنیک و نقشمایهها بودند. کرهایها لعاب سلادون را از چین گرفتند و آن را کاملتر کردند. ژاپنیها تحتتأثیر بونچئونگ کرهای سبکهای جدیدی ایجاد کردند. هر کشور با توجه به فرهنگ، مذهب و شرایط طبیعی خود تغییراتی در تکنیکها داد. با این حال، ویژگی منحصربهفرد کرهایها در طراحی اینلِی (Sangam) و اسگرافیتو است که آنها را از دیگران متمایز میسازد.
منابع
Fosse, L. M. (2007). The Bhagavad Gita: the original Sanskrit and an English translation. YogaVidya. Web.
Kleiner, F. S. (2016). Gardner’s art through the ages. Book C, Non-Western art to 1300 (15th ed.). Cengage Learning.












